به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
معاذ بن جبل
در خانه نشسته بود که خدمتکارش از در وارد شد و گفت که فاطمه سلام الله علیها دختر پیامبر صلی الله علیه و آله بر در خانهی او آمده و میخواهند او را ملاقات کنند. معاذ بن جبل مکث کرد، نمیخواست این ملاقات صورت گیرد. از طرفی نپذیرفتن ایشان باعث میشد چهرهی او در بین مسلمانان خراب شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به تازگی وفات کرده بودند و معاذ از جمله کسانی بود که وصیت ایشان برای جانشینی امیرالمومنین علیه السلام را نادیده گرفته و با ابوبکر بیعت نموده بود. شک نداشت که فاطمه سلام الله علیها برای شکایت و گله از بی وفایی او آن جا آمده است ولی چاره ای نداشت. پس برای دیدن حضرت، خود را به در خانه رساند.از این که جلوی در منزل را شلوغ میدید ناراحت شد ولی چاره ای نداشت. پس جلو رفت و سلام کرد و از حضرت پرسید که چه میخواهد؟ حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: «ای معاذ بن جبل، من به عنوان کمک خواهی به نزد تو آمده ام. تو با پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت کردی که او و فرزندانش را یاری کنی و آن چه از خود و فرزندانت دفع میکنی از آنان نیز دفع کنی. اکنون ابوبکر فدک را از من غصب کرده است و نمایندهی من را اخراج کرده. اینک برای یاری گرفتن نزد تو آمدهام.»
معاذ نگاهی به جمعیت کرد و با صدایی آهسته گفت: «ای دختر رسول خدا. من برای حمایت از تو تنها هستم و کمک من به جایی نمیرسد. من را معاف کن.» فاطمه سلام الله علیها که از آغاز میدانست که چه جوابی خواهد شنید از مغاذ روی برگرداندند و فرمودند:«شاهد باش که من دیگر با تو سخن نمیگویم تا زمانی که من و تو نزد پیامبر صلی الله علیه و آله جمع گردیم.» ( بحار الانوار- علامه مجلسی- جلد ۲۹ – صفحه ۱۹۱).
معاذ بن جبل بن عمرو بن لوس بن عائد از اهالی قبیلهی خزرج بود که در هنگام بیعت عقبه به همراه هفتاد نفر از انصار با رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت کرد. او که جوانی زیبا و برومند بود در جنگهای بدر و احد شرکت نمود و میگویند قاری قرآن بود و قرآن را به صدایی زیبا تلاوت میکرد. بعد از واقعهی غدیر او از جمله کسانی بود که به محبوبیت امیرالمومنین علیه السلام حسادت کرد و صحیفهی ملعونه را امضا کرد. صحیفه ای که در آن تعهد میداد که اگر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله کشته شدند و یا از دنیا رفتند، نگذارند امیرالمومنین علیه السلام به خلافت برسند. در جنگ تبوک زمانی که بیست و هشت سال بیشتر نداشت پیامبر صلی الله علیه و آله او را به عنوان معلم و کارگزار به یمن فرستادند. برای همین در زمان وفات حضرت در یمن بود ولی به سرعت خود را به مدینه رساند و با خلیفهی اول بیعت نمود. و خلیفهی اول برای تشکر از حمایت او و تلاشش برای بیعت گرفتن از امیرالمومنین علیه السلام، او را به فرماندهی یمن گمارد. معاذ در زمان خلافت خلیفهی دوم در سن ۳۸ سالگی در شام بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند. میگویند در هنگام مرگ از حمایت نکردن اهل بیت پس از وفات رسول خداوند ابراز پشیمانی نموده است ( اسرار آل محمد- سلیم بن قیس)