به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
ناديدهگرفتن نعمتها ----- چشمهاي خود را باز كنيم
همگي ما به نوعي در انواع نعمتهاي الاهي غوطهوريم، آن چنانكه ماهي در آب. اما معمولاً نسبت به آنچه كه داريم و بهرهمنديم، غافليم. شايد همانطور كه ماهي از ابتداي زندگي در نعمت آب غرق است ولي از آن غافل، ما نيز به جهت كثرت آنچه كه خداوند به ما عطا فرموده و غيرقابل شمارش بودن اين داراييها، به غفلت دچار شدهايم. نه به نعمتبودن آنها توجهي داريم و نه به مْنعم اين نعمتها.
بسياري از اوقات نه تنها آن ها را شكر نميكنيم، بلكه حتي آنها را نميبينيم. اما معمولاً به آن چه ديگران دارند و ما نداريم بيشتر توجه ميكنيم. آنچنان كه اغلب اوقات از خود غافليم و فقط به آنچه ديگران دارند چشم دوختهايم و همواره در تلاشيم آنها را بهدست آوريم.
«دوستانم زيباتر از منند»، «اندام زيبايي دارند»، «خانهي آنها، زندگي آن ها، ماشين آنها، لباس آنها و ... همگي با من و خانوادهي من متفاوت است» ، «پدر او كجا و پدر من كجا؟» «فاميلهايش همه با كلاسند، در حالي كه من بايد از فاميلهايم خجالت بكشم». «من در زندگي هيچچيز ندارم» و ...
در حاليكه اگر توجه كنيم و از خواب غفلت بيدار شويم، ميبينيم كه تنها چشمِ ديدن، دلِ راضي شدن و زبانِ شاكر نداريم! چرا كه از آنچه داريم، رو برگرداندهايم و هيچ چيز را نميبينيم. البته يك نكتهي مهم را نبايد فراموش نمود و آناينكه در اين دنيا كه دار امتحان است، قرار نيست همگي انسانها به يك شكل و يكنواخت از نعم خداوند بهرهمند باشند. بلكه هريك به نوعي و به شكلي از آنچه خداوند به آنها ارزاني نموده است بهرهمند ميگردند.
حال دوباره نگاه كنيم. ابتدا چشم به روي بزرگترين نعمتهايمان باز كنيم، ما چه داريم؟
اول از همه خدا را به يكتايي ميشناسيم و موحد هستيم و محبوبترين چيزها نزد خداوند توحيد است.
بسياري از اوقات نه تنها آن ها را شكر نميكنيم، بلكه حتي آنها را نميبينيم. اما معمولاً به آن چه ديگران دارند و ما نداريم بيشتر توجه ميكنيم. آنچنان كه اغلب اوقات از خود غافليم و فقط به آنچه ديگران دارند چشم دوختهايم و همواره در تلاشيم آنها را بهدست آوريم.
«دوستانم زيباتر از منند»، «اندام زيبايي دارند»، «خانهي آنها، زندگي آن ها، ماشين آنها، لباس آنها و ... همگي با من و خانوادهي من متفاوت است» ، «پدر او كجا و پدر من كجا؟» «فاميلهايش همه با كلاسند، در حالي كه من بايد از فاميلهايم خجالت بكشم». «من در زندگي هيچچيز ندارم» و ...
در حاليكه اگر توجه كنيم و از خواب غفلت بيدار شويم، ميبينيم كه تنها چشمِ ديدن، دلِ راضي شدن و زبانِ شاكر نداريم! چرا كه از آنچه داريم، رو برگرداندهايم و هيچ چيز را نميبينيم. البته يك نكتهي مهم را نبايد فراموش نمود و آناينكه در اين دنيا كه دار امتحان است، قرار نيست همگي انسانها به يك شكل و يكنواخت از نعم خداوند بهرهمند باشند. بلكه هريك به نوعي و به شكلي از آنچه خداوند به آنها ارزاني نموده است بهرهمند ميگردند.
حال دوباره نگاه كنيم. ابتدا چشم به روي بزرگترين نعمتهايمان باز كنيم، ما چه داريم؟
اول از همه خدا را به يكتايي ميشناسيم و موحد هستيم و محبوبترين چيزها نزد خداوند توحيد است.
ديگر آنكه بر ديني هستيم كه خداوند آن دين را ميپسندد و راضي به آن است، اسلام.
نعمت ديگر آنكه اول مخلوق خداوند، پيامبر و راهبر ماست. راستي اگر مسلمان نبوديم، چه ميشد؟! اگر مسيحي، يهودي و يا حتي بودائي و گاوپرست بوديم چه؟! ديگر آنكه شيعه هستيم، نعمت ولايت كه برترين نعمت خداوندي است، به ما ارزاني شدهاست.
به همين ترتيب نعمتها و داراييهاي الاهي را شماره كنيم و مراقب باشيم كه با ناديدهگرفتن آنها نعم خداوند را از خود زائل نكنيم.
آنچنان كه حضرت علي علیه السلام فرمودند:
«كسيكه صبح كند و متذكر به چهار چيز نباشد، ميترسم اين نعمتها از او زايل شود: اول اينكه بگويد؛ سپاس براي خدايي كه خودش را به من معرفي كرد و ما را كورقلب وا نگذاشت. دوم اينكه تو را حمد ميكنيم از اين كه ما را امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله قرار دادي، و سوم حمد براي خداوندي كه روزيِ مرا در دست خودش قرار داده و در دست مردم ننهادهاست. سپاس و حمد براي خدايي است كه عيبها و گناههاي مرا پوشانده و من را بين مردم رسوا نكردهاست.» (دعوات راوندي، ص ۸۲.)
خدا را شكر كنيم. به آنچه داريم راضي و قانع، و شادمان باشيم. از دادههاي الاهي استفاده كنيم و بهره ببريم و اين سخن اميرالمؤمنين علیه السلام را به خاطر بسپاريم كه: «هنگاميكه طليعهي نعمتها به شما رسيد با ناسپاسي دنبالهي آنرا مبْريد.» (نهجالبلاغه، نامهي ۶۹.)
اگر چشم خود را به روي آنچه داريم باز نكنيم، همواره در حسرت و نگراني زندگي خواهيمكرد و دائماً در نارضايتي و بدبيني و خواري به سر ميبريم. حال آنكه اگر در پي آرامش و عزت و غنا هستيم اين حديث امام صادق علیه السلام را همواره در پيش ديدگانمان داشته باشيم:
«عزت همواره پريشان و آشفته است تا آن كه در خانهاي وارد شود كه اهل آن خانه از آنچه مردم دارند مأيوس باشند پس آن جا ميماند.» (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۲۰۶، ح ۵۵) براي رسيدن به اين مقام بايد دستور معصوم علیه السلام را در زندگي اجرا كنيم:
«در غنا و توانايي به آن كه پايينتر از توست نگاه كن و به آن كه برتر از توست چشم ندوز.» (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۲۴۲، ح ۳۳)