به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
وقتی در هیاهوی زمان گم میشوی.
وقتی دل مشغولیهای دنیا، تو را خسته و درمانده میكند.
وقتی قراری برای دل بی قرارت نمییابی.
دلت به دنبال گوشهای برای پناه بردن، برای گریستن و برای آرام و قرار یافتن است.
نمی دانی چه بر سر دلت آمده فقط به دنبال گمشدهای هستی.
به هر كوی سر میزنی تا شاید اندكی دلت آرام گیرد.
ناگاه یك صدا یك تصویر از یك مكان آشنا قاب تصویر چشمانت را بارانی میكند
قطعهای از بهشت را در مقابل چشمانت نه در خواب كه در بیداری میبینی!
آری گمشدهات را یافتهای همانجا و هموست...
درخشش گنبد طلایش برق هر چه زر و زیور دنیوی است در مقابل دیدگانت تاریك میكند. ابر رحمتش را بر بالای سرت حس میكنی و لطافت نسیم حریمش گونههایت را نوازش میدهد. آری هموست...
پس از پشت قاب شیشهای روی مبلمان منزلت، دلت را راهی كویش میكنی و با صدایی كه میشنوی همراه میشوی:
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما همراهان عزیز، دعوت میکنیم که صدوهفتادمین شماره مجله الکترونیک ۱۸۴۱را مطالعه نمایید.