به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
ماه بانو به شب دهکده نازل شد و بعد... سهمش از برکت ده زهر هلاهل شد و بعد...
ابر شد آمد و بارید به اقبال کویر... خاک لم یزرع این ناحیه هم گل شد و بعد...
دری از نور به این سمت گشود از ملکوت... شهر با آمدنش نقل محافل شد و بعد...
آسمان یا حرم کوچک بانوی غریب؟... قصه حور و پری قصه دل دل شد و بعد...
ابر شد آمد و بارید به اقبال کویر... خاک لم یزرع این ناحیه هم گل شد و بعد...
دری از نور به این سمت گشود از ملکوت... شهر با آمدنش نقل محافل شد و بعد...
آسمان یا حرم کوچک بانوی غریب؟... قصه حور و پری قصه دل دل شد و بعد...
یک سال از هجرت برادر میگذشت که بار سفر بست. شوق دیدار برادر غریبش آن چنان روحش را جلا داده بود که دوری راه برایش آسان مینمود. برادری که قرار بود غم از دست دادن پدر بزرگوار را مرهم باشد در پی اصرار و تهدید مامون عباسی، از مدینه شهر پیامبر و جدش هجرت نموده و اکنون در دیار خراسان ساکن شده بودند.
فاطمه معصومه سلاماللهعلیها دردانهی امام موسی کاظم علیهالسّلام و عزیز دل برادر بود. مادرشان نجمه خاتون او را همانند جدش فاطمه سلام الله علیها پاک و عالم پرورش داده بود و او در کنار برادر و پدر بزرگوارش به بانویی بزرگ و دانشمند تبدیل شده بود.
فاطمه معصومه سلاماللهعلیها در ادای رسالت زینبیاش به همراه گروهی از برادران و برادر زادگان ش راهی سرزمین ایران شد. کریمهی اهلالبیت علیهمالسلام در مسیر سفر، پیام آور مظلومیت برادر و اهلالبیت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودند تا آنجا که در نزدیکی شهر ساوه دشمنان اهلالبیت علیهمالسلام، روشنگری ایشان را تاب نیاورده و به کاروان این بانوی عزیز حمله کردند و بیشتر مردان همراه او را کشته و بنا بر روایاتی ایشان را مسموم کردند (ناسخ التواریخ – جلد۳).
تا مقصدت مشهد دگر راهی نمانده ای کاش میشد اندکی طاقت بیاری
بانوی کرامت را در حالی که در آتش تب میسوخت به پیشنهاد خودشان به شهر قم رساندند و او دل خسته و غمگین از این که میدانست دیدن روی برادر برایش ممکن نیست همچون امام و پیشوای خود راضی به رضای حق تعالی شد. بزرگان شهر به استقبالش آمدند شتر بانو بر درب خانهی مردی به نام موسی بن خزرج زانو زد و افتخار پذیرایی از ایشان نصیب او شد. فاطمهی معصومه سلاماللهعلیها مدت هفده روز میهمان شهر کوچک قم بود. دختر هفتمین حجت خدا بر زمین در روز دهم ماه ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری در حالی که قصهی بلند مدینه تا ایران و داستان مظلومیت غریبانهی برادر تا آخرین لحظه بر زبانش جاری بود، دعوت حق را لبیک گفت.
و قم تقدسش را وام دار قدمهای این معصومهی پاکیزه است و بزرگیاش را مدیون حضور هفده روزهی این یادگار امامت است. گویی سفر تنها بهانهای بود تا این بانوی بزرگ در مدینه نماند. گویی تقدیر خداوندی بر آن شده بود که این فاطمه سلاماللهعلیها حرم داشته باشد.
و قم تقدسش را وام دار قدمهای این معصومهی پاکیزه است و بزرگیاش را مدیون حضور هفده روزهی این یادگار امامت است. گویی سفر تنها بهانهای بود تا این بانوی بزرگ در مدینه نماند. گویی تقدیر خداوندی بر آن شده بود که این فاطمه سلاماللهعلیها حرم داشته باشد.
با عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمان حضرت رضا علیهالسلام و آرزوی تعجیل أمر فرج مولایمان، امام عصر عجلاللهتعالیفرجهالشریف از شما همراهان ارجمند دعوت میکنیم که صدوشصتمین شماره مجله الکترونیک ۱۸۴۱را مطالعه نمایید.